رکود اقتصادی، تغییرات اقلیمی، گرسنگی و ایجاد محدودیتها در برابر کار زنان در کنار تحولهای سیاسی سبب شده تا افراد نیازمند و خانوادههایی که سرپرست آنان زنان اند، افزایش یابد.
کابل مانند بیشتر زنان کشور شهری صبور؛ اما مزدحم است که جمعیت زیادی را در خود جای دادهاست؛ جمعیتی که در گرمای توان فرسا با حد اقلِ امکانات زندگی میکنند و هیچ برنامهای برای اشتغال ندارند. از سوی دیگر ممنوعیت زنان از کار سبب شدهاست تا بانوان زیادی از بام تا شام، در جستوجوی لقمه نانی، دست به انجام کارهای شاق بزنند.
نامش مرسل است و در گرمای سوزان با کودکش که روی کراچی نشسته است، دستمال کاغذی و آب معدنی میفروشد. با حسرت میگوید که به سبب دشواریهای اقتصادی و نبود سرپرست در خانوادهاش، از اول صبح تا ناوقت شب در خیابان های پایتخت بهدنبال پیدا کردن تکهای نان برای فرزندانش سرگردان است. مرسل میافزاید که پنج فرزند دارد و خودش تنها نانآور خانواده است.
در چند قدمی مرسل بانوی دیگری است که به گفته او هفت سال است برای تامین هزینههای زندگی بهدلیل فوت شوهرش، مشغول دست فروشی شدهاست.
از سوی دیگر کمشدن تنخواه کارمندان زن در نهادهای دولتی سبب نگرانیهای بسیار میان زنان شدهاست. در همین حال، شماری از فعالان حقوق بانوان به این باور هستند که کاهش معاش زنان عادلانه نیست.
این درحالیست که در نزدیک به سه سال، ناداری و بیکاری در کشور بهگونهی چشمگیر افزایش یافته و همچنان روز به روز به شمار افراد نادار و بیکار، بهویژه زنان کارگر در کنار جادههای کابل افزوده میشود.