امروز چهارشنبه هژده همین سالگرد از حملات یازده سپتامبر ۲۰۰۱ میلادی است و هژده سال پیش در این روز اتفاقی رخ داد که تاریخ و سیاست افغانستان و جهان را تغییر داد و با چالشهای روبرو کرد که نقطه پایان آن تاهنوز معلوم نیست.
صبح روز یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱، ۱۹عضو شبکه القاعده، چهار هواپیمای تجاری- مسافربری را ربودند.
هواپیما رباها دو هواپیما را در فاصلههای زمانی متفاوت، به برجهای تجارت جهانی در نیویارک کوبیدند که هر دو ساختمان، پس از دوساعت به طور کامل فرو ریخت.
هواپیمای سوم به پنتاگون وزارت دفاع امریکا برخورد کرد اما هواپیمای چهارم در زمینی نزدیک شنکسویل، در ایالت پنسلوانیا، سرنگون شد.
در نتیجه این حملهها، نزدیک به سه هزار تن جان باختند.
جورج بوش رییس جمهور وقت امریکا شبکه القاعده را که ظاهرن در مناطق کوهستانی در شرق افغانستان پناهگاه داشت متهم شناخت و از طالبان خواست که اسامه بنلادن را تسلیم امریکا کند، اما طالبان به این درخواست پاسخ رد دادند و در نهایت در هفتم اکتوبر سال ۲۰۰۱میلادی، جورج دبلیو بوش دستور حمله به این شبکه را صادر کرد.
به دنبال حملات هوایی نیروهای ایتلاف بین المللی به رهبری امریکا در افغانستان در سال ۲۰۰۱و سقوط رژیم طالبان، این کشور وارد دوره جدیدی از تاریخ شد.
نزدیک به ۱۵۰هزار نظامی امریکایی و ایتلاف بین المللی به رهبری ناتو پس از این رویداد وارد افغانستان شدند.
پس از آن نمایندهای گروههای مختلف سیاسی و نظامی افغان که برای بحث در مورد تشکیل ساختار حکومتی که قرار بود پس از طالبان، قدرت را در افغانستان به دست گیرد، در بن آلمان به توافق رسیدند تا حامد کرزی برای یک دوره شش ماهه قدرت را به دست بگیرد.
آقای کرزی سوگند یاد کرد و قدرترا از برهان الدین ربانی، رییس دولت مجاهدان تحویل گرفت.
در جون ۲۰۰۲، لویه جرگه قانون اساسی در کابل، حامد کرزی را برای دو سال دیگر به عنوان رییس دولت انتقالی برگزید.
دولت انتقالی زمینه را برای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در سال ۲۰۰۴فراهم ساخت که در آن آقای کرزی همچنان به پیروزی رسید.
درجنوری ۲۰۰۲اولین گروه از نیروهای حافظ صلح به رهبری ناتو وارد افغانستان شد و با ورود این نیروها، جنگ ۱۸ ساله در افغانستان آغازشد.
طالبان آرام آرام دوباره انسجام یافتند و تحرکات نظامیشان را برضد نیروهای خارجی در افغانستان آغاز کردند و این فعالیتها اغلب با درگیریهای مسلحانه، حملههای انتحاری و انفجاری همراه بود.
اما امریکا سرانجام در اگست ۲۰۱۱موفق شد اسامه بن لادن رهبر شبکه القاعده را در ابیتآباد پاکستان در یک عملیات ویژه کماندوهایش نابود کند. عملیاتی که از سوی باراک اوباما، رییس جمهور پیشین امریکا هم نظارت میشد.
بارک اوباما رییس جمهور امریکا گفت: “اگست ۲۰۱۴ حکومت وحدت ملی شکل گرفت و به دنبال آن مسوولیت کامل امنیتی از نیروهای خارجی به نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان انتقال یافت و دهها هزار نظامی خارجی افغانستان را ترک کردند.
اما آیا تهاجم نظامی امریکا در سال ۲۰۰۱منجر به تامین امنیت و ثبات پایدار در افغانستان شد؟
در هژده سال گذشته افزون بر کشته شدن بیش از ۲۴۰۰نظامی امریکایی بیش از ۱۰۰۰نظامی متعلق به ایتلاف بین المللی به رهبری ناتو نیز در کنار دهها هزار نیروی امنیتی و دفاعی افغانستان کشته شدند.
این جنگ تلفات گستردهی را هم به غیرنظامیان وارد کرد هرچند آمار مجموعی از تلفات غیرنظامی در ۱۸سال گذشته وجود ندارد اما بنا برآمار ارایه شده از سوی سازمان ملل، تنها از سال ۲۰۰۹تا حال حدود ۱۰۰هزار غیرنظامی درحملههای انتحاری، انفجاری، ماینهای کنارجاده، درگیریهای مسلحانه و حملات هوایی کشته شدند و یا هم زخم برداشته اند. در این مدت بربنیاد گزارشها، بیش از ۱۱۷میلیارد دالر برای بازسازی افغانستان کمک صورت گرفت.
ترامپ که یکی از منتقدان عملیات نظامی بوش در خاور میانه است به پایان این جنگ وعده میدهد. آقای ترامپ میگوید که ایالات متحد نزدیک به هشت تریلیون دالر را در جنگ افغانستان هزینه کرده است.
دونالد ترامپ رییس جمهور امریکا گفت: “اما چرا هنوز افغانستان درگیر جنگ است و دهها گروه هراس افگن به شمول گروه نوظهور داعش در آن فعالیت دارند.
مشکل در کجا وجود داشته است و آیا امریکا در ساختن یک دولت قانونمند با نیروهای امنیتی قدرتمند موفق عمل کرده است؟
فرصت باقیمانده برای افغانستان جهت رسیدن به ثبات پایدار و ایجاد یک حکومت قدرتمند و با اقتدار چیست و آیا اکنون که دیپلوماسی برای آوردن صلح در افغانستان ظاهرن شکست خورده است، گزینه نظامی که امریکا آنرا در هژده سال گذشته تجربه کرده است میتواند ثبات را در افغانستان به میان بیاورد؟ این پرسش و دهها پرسش و نگرانی دیگر همچنین بی پاسخ است.